اول بگم. سلام.
دوم بگم یه سوتی از دوستان بذارم.
سومم اینکه یه مژده بدم این بخش از هفته ی بعد میشه"سوتی های ارسالی" شما ارسال کنید من منتشر کنم. مرسی
"طرف با دوستش قرار داشته دیر کرده،می خواسته گل بخره. میره گل می گیره میاد خونه که لباس تر تمیز بپوشه.گلو می ذاره کنار یه خودکار اشتباهی خودکارو بر میداره.می ره. میره پیش دوستش
میگه سلام گل یا همون خودکارو در میاره میگه تقدیم به تو. بعدشم که خودتون می دونید........"
چه گیجی بوده اون. یه نگاه به دستش نمیندازه.
بای
زندگی بافتن یک قالیست
نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه از قبل مشخص شده است
تو در این بین فقط می بافی
نقشه را خوب ببین
خوبب بباف
نکند آخر کار
قالی بافته ات را نخرند
شاید تو همون باشی که من دیروز دیدمت . آره تو خیلی شبیهشی. خودم با همین چشمام دیدمت . خیلی هم با نمک بودی.
گفتم سلام جواب ندادی .... ای نامرد . حالا یادم نمیاد کجا دیدمت. کجا دیدمت؟؟؟...........
آها یادم اومد همین دیروز تو دستشویی دیدمت....
بای